همه ي مداد رنگي ها مشغول بودند...به جز مداد سفيد...هيچ کسي به او کار نمي داد...همه مي گفتند: "تو به هيچ دردي نمي خوري"...
يک شب که مداد رنگي ها...توي سياهي کاغذ گم شده بودند...مداد سفيد تا صبح کار کرد...ماه کشيد...مهتاب کشيد...و آنقدر ستاره کشيد که کوچک وکوچک و کوچک تر شد...صبح توي جعبه ي مداد رنگي...جاي خالي او...با هيچ رنگي پر نشد..
رهام جان داداش حتما یه سر به وبلاگم بزن .مطلب جالبی برات دارم
سلام آقا رهام گل.ممنون از اینکه به وبلاگم سر زدی.(ولی نگفتی از ترک خوشت اومد یا نه؟).مطلبت خلاقیت زیادی داره اما یه کم بگب نگی متنش ضعیفه.اگر اهل نوشتن هستی , اول هر برج مجله ی همشهری داستان رو فراموش نکن
هیچکس مرا دوست ندارد
نمی دانم چرا ؟ اما دوستم ندارند
سفیدم ، رنگی ندارم
وقتی با هم منظره دشت را می کشند من سفیدی ابر هایم اما
کسی مرا به نقاشی دعوت نمی کند
می دانم تقصیر خودشان نیست
آخر ، کاغذ ها همه سفیدند
هم رنگ من
امشب باز هم دوستانم دست به کار شده اند
می خواهند منظره زیبایی بکشند
من باز هم تماشایشان می کنم
نمی دانم یکدفه چه شد !؟
دوستانم غمگین به جعبه مداد رنگی ها باز گشتند
من خیلی ناراحتم
از جعبه بیرون رفتم
چیز عجیبی دیدم
یک کاغذ مشکی
رنگ دوستانم در آن پیدا نمی شد
خیلی ناراحت شدم
تصمیم گرفتم امشب تا صبح تمام کاغذ را سفید کنم تا دوستانم را با کاغذ سفید خوشحال کنم
وسعتش زیاد است
شاید تمام شدم
اما...
خوشحالم
من دوستانم را خوشحال می کنم
راستی دوستانه من
شاید فردا دیگر ندیدمتان
ببخشید اگر پاکی سفید درونم
گاهی در جعبه آزارتان می داد
slm khobi?vaghean kheily jaleb bod hal kardam b noktye jalebi eshare kardi afarin. khaste nabashi
salaaam khubi?
kheili ghashang bo0o0od
berav0000000000000000000000000000000000000000000
salam roha
matalebet vaghean ghashang bood veblge jalebi dariiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiidadashi
سلام ، ممنون از مطالب جالبتون و استفاده از شعرهاي كارو در وبلاگ تون
توكفم خيلي قشنگ مينويسي موفق باشي
به شانه ام زدي تا تهاييم را تكانده باشي!!!!به
چه دل خوش كرده اي ؟؟؟؟تكاندن برف از شانه هاي آدم برفي؟؟؟
salam doste azizi manam joze mardamo khodemono khob mishnasam pas lazem be sohbat rajebesh nist
وبلاگت جالب بود و زیباتر از همه این مطلب آخر
اما منظورت را از نظرتر وبلاگم نفهمیدم. اگر توهینی به کسی کردم شک نکنید که ناخواسته بوده. آخه این روزه حال و حوصله چندانی ندارم فقط میام سر میزنمببینم اونی که بای باشه هست یا نه. از شما دوست خوبم م پوزش میخوام
من باده فروش در ميخانه ي عشــــــــقم
تو را از شیشه میسازد، مرا از چوب میسازد
دختری عفت فروشد بهر نان خانه ای
45244 بازدید
22 بازدید امروز
1 بازدید دیروز
67 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2023 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Mohammad Hajarian
Powered by Gohardasht.com | MainSystem™